29 octobre 2020
مجموعه شعر غشای کاغذی شراره جمشید
آهسته از آن نگاه که بر بیشه های منقوش ِ مشرف بر لَحَد می گریخت ،دل برکشیدم از برِ جایش که شوق و غبار دوردست تر از دورترین- آخرین خنکای عصر و مسافتی طویل میانه ی چشم های سخت تا ناگهان یک صدای بلند که آبیِ بسته ی رودی در تقلّا بود از متن اخبار معاصر و صحن...