2 juillet 2021
#شراره_جمشید شعری از کتاب #سواحل_کریمه اولین #مجموعه_شعرمن_درسال_هزاروچهارصد 1400 #ناشرسمت_روشن_کلمه
از مستی چشمهای شب و آن چهره که روبروی باد است تا ندامت سحرگاهی چه می دانید چه شهریار و چه کوهی و کدام خانه در خوابم بی امان سوخت! وقتی که این باد ساحل را می بَرَد بادبان دو کشتی چشمهایت را می درد و نور دهانت کم صدا می شود وقتی از ابر باران نه خرده شیشه...